بهاران خجسته باد

 

رقص این چلچله‌ها، وین همه آوا و نوا

همه گویند که: از راه رسیده‌ست بهار

کاروانِ گل و زیبایی و شادی در راه

سخت در جلگه‌ی پر برف دویده‌ست بهار

عشق و شادابی و نور و نفس و شور و امید

همه را بهر تو بر دوش کشیده‌ست بهار

ارمغانی‌ست که هر سال به ایثار و نثار

مهربانانه سر راه تو چیده‌ست بهار

بیدُ بن غرق جوانه‌ست و به رقص آمده است

از در و بام و هوا بس که شنیده‌ست بهار!

خیز و آغوش در آغوش لطیفش بگشای

روح هستی‌ست که جان‌بخش وزیده‌ست بهار

چشم بیدار بر این تلخی ایام ببند

خواب‌هایی شکرین بهر تو دیده‌ست بهار

 فریدون مشیری

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.