موضوع: "مذهبی"

تبریک حلول ماه ربیع الاول

شب اول ماه ربیع الاول، پیامبر (ص) که به اذن خداوند توسط جبرئیل از مکر مشرکان آگاه شدند و بر ایشان وحی شد که برای هجرت عازم شوند. در این هنگام پیامبر(ص)، امیرمومنان(ع) را فراخواند و فرمود: ای علی، جبرئیل بر من هبوط کرد و مرا آگاه نمود که قریش برای کشتن من گرد هم آمده اند و قطعا پروردگارم بر من وحی نمود که از قوم خود هجرت کنم و به سوی غار ثور در حالی که سیاهی شب مرا پوشانده است رهسپار شوم و هم او مرا امر نمود که تو را بر بیتوته ی بر بسترم امر نمایم تا با بودن تو در خوابگاه من اثر هجرت من از مشرکان مخفی بماند. حال تو چه می گویی و چه می کنی؟ علی(ع) عرض نمود آیا به واسطه بیتوته من، شما در آنجا سلامت خواهید بود؟ پیامبر(ص) فرمودند: بله! پس امیر مومنان(ع) تبسمی نمود و به شکرانه خبر پیامبر از سلامتش، خود را به حالت سجده بر زمین افکند و علی(ع) نخستین کسی بود که برای خدا سجده شکر کرد. پس هنگامی که سرش را بلند نمود عرض کرد: ای به فدای تو، بدانچه امر شدی اقدام فرما. پیامبر(ص) فرمود:پس در جایگاه من بخواب و روانداز حضرمی مرا بر خود بیانداز. من تو را آگاه می کنم که خداوند متعال اولیاء اش را به قدر ایمانشان و منزلتشان در دین امتحان می کند. پس شدید ترین مردم از حیث امتحانات الهی انبیا هستند، سپس اوصیای ایشان،سپس به همین ترتیب دیگران. پس خدا تو را ای پسر عمو و مرا امتحان نمود آن چنان که خلیلش ابراهیم و اسماعیل ذبیح را امتحان نمود….

تبریک عید غدیرخم

خدای را سپاس که نعمت را بر ما تمام نمود و به وسیله پیامبرش با معرفی حضرت علی(علیه السلام) و فرزندانش تا امام عصر(عج) برما منت نهاد، تا امام ما و واسطه فیض و برکات الهی بر ما باشند.

 

پیش چشم همه دست پسر بنت اسد/ بین دست پسر آمنه بالا می رفت

گفت: اینبار به پایان سفر می گویم  ” /بارها گفته ام و بار دگر می گویم”  

راز خلقت همه پنهان شده در عین علی است /کهکشان ها نخی از وصلهء نعلین علی است

گفت ساقی من این مرد و سبویم دستش/ بگذارید که یک شمه بگویم دستش _

هر چه در عالم بالاست تصرف کرده/ شب معراج به من سیب تعارف کرده

تبریک ولادت امام زمان (ع)

 

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم / چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

 

بعد از آن روز که در کعبه پدیدار شدی / یازده مرتبه در آینه تکرار شدی

                                                       

 

مصرع ناقص من کاش که کامل می شد/ شعر در وصف تو از سوی تو نازل می شد

شعر در شان تو شرمنده به همراهم نیست / واژه در دست من آنگونه که می خواهم نیست

من که حیران تو حیران توام می دانم / نه فقط من که در این دایره سرگردانم

همه ی عالم و آدم  به تو می اندیشد / شک ندارم که خدا هم به تو می اندیشد

در زمین هستی و آن سو تر از افلاک تویی / علّت خلق زمین ای پدر خاک تویی

کعبه از راز جهان، راز خدا آگاه است / راز ایجاز خدا نقطه بسم الله است

کعبه افتاده به پایت، سر راهت، سر مست / « پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»

کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید / خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر درید

کعبه بر سینه ی خود نام تو ای مرد نوشت / قلم خواجه شیراز کم آورد نوشت:

«ناگهان پرده بر انداخته ای یعنی چه / مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه»

راز خلقت همه پنهان شده در عین علی است / کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی است

روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید / « ها علیٌ بشرٌ کیف بشر» می گوید

می رود قصه ما سوی سر انجام آرام / دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام

ذره ذره همه دنیا به جنون آمده بود / روح از پیکره ی کعبه برون آمده بود

روشنا ریخت به افلاک حلولش آن روز / کعبه برخاست به اجلال نزولش آن روز

عشق او بر دل سنگی حرم غالب شد / قبله مایل به علی بن ابی طالب شد

 از دل خانه علی رفت و حرم با او رفت / کعبه در بدرقه اش چند قدم با او رفت

قفس کعبه، شکست است دم پرواز است / برو از کعبه که آغوش محمّد(ص) باز است

                                                                                                                                         سیّد حمیدرضا برقعی

برگ درختان سبز در نظر هوشیار/ هر ورقش دفتری است معرفت کردگار

بهار آمد و شمشاد ها جوان شده اند

             پرندگان مهاجر ترانه خوان شده اند

برورق سبز برگ خطّ خدا را بخوان !

گفت پیغمبر به اصحاب کبار / تن مپوشانید از باد بهار

کانچه با برگ درختان می کند / با تن و جان شما آن می کند

تبریک ولادت حضرت فاطمه الزهرا (س)

 

نه مثل ساره ای و مریم، نه مثل آسیه و حوا

فقط شبیه خودت هستی، فقط شبیه خودت زهرا(س)

اگر شبیه کسی باشی، شبیه نیمه شب قدری

شبیه آیه تطهیری شبیه سوره ی اعطینا

تسلیت شهادت حضرت فاطمه الزهرا (علیها السلام)

 

 

دارد دل و دین می برد از شهر شمیمی/ افتاده نخ چادر او دست نسیمی

تسبیح دلم پاره شد آن دم که شنیدم/ با دست خودش داده اناری به یتیمی

حتی اثر وضعی تسبیح و دعا را / بخشیده به همسایه، چه قرآن کریمی

در خانه ی زهرا همه معراج نشینند/ آن جا که به جز چادر او نیست گلیمی

ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم / می سوخت حریم دل مولا، چه حریمی

آتش مزن آتش، در و دیوار دلش را / جز فاطمه در قلب علی نیست مقیمی

حالا نکند پنجره را وا بگذاریم / پرپر شود آن لاله زخمی به نسیمی

                                                                                                 سید حمیدرضا برقعی

تبریک شب یلدا

 

 

                   حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس/ دربند آن مباش که نشنید یا شنید

تبریک ولادت رسول گرامی اسلام

 

خدای را سپاس که انسانی چون محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) را آفرید،

تا ترجمان کمال انسانیت برایمان باشد.

1 3 4
 
مداحی های محرم