موضوع: "مذهبی"

از کیمیای مهر تو، زر گشت روی من / آری به یُمن لطف شما خاک زر شود

 

دست از مس وجود چو مردان ره بشوی
تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی
 
خواب و خورت ز مرتبه خویش دور کرد
آن گه رسی به خویش که بی خواب و خور شوی
 
گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد
بالله کز آفتاب فلک خوبتر شوی

حافظ

دو قدم بیش نیست این همه راه/ راه نزدیک شد، سخن کوتاه

 

أنَ الراحِلَ اِلیْکَ قریبُ المَسافة

و همانا مسافر به سوی تو، مسافتش نزدیک است

ای همه ساله پای بست غرور
در خرابات حرص مست غرور
 
حرصت افگنده باز از ره حق
اینچنین کی رسی به درگه حق‌
 
راه دور است و مرکبت لنگ است
بار بسیار و عرصه پرسنگ است
 
بار حرص و حسد زدوش بنه
هر چه داری بخور، بنوش‌ و بده
 
ره تو دور شد یقین بشنو
تو مجرد شو و مپای و برو
 
ترک این هستی مزور کن
دل به نور یقین منور کن
 
تا بدانی مسافت راهش
کم و بیش و دراز و کوتاهش

دو قدم بیش نیست این همه راه
راه نزدیک شد، سخن کوتاه
 
یک قدم بر سر وجود نهی
وان دگر بر در ودود نهی

منهاج العارفین و معراج العاشقین

سنایی

تبریک میلاد امام علی بن موسی الرضا (ع)

خوشا دردی که درمانش تو باشی

خوشا راهی که پایانش تو باشی

خوشا جانی که جانانش تو باشی

خوشا ملکی که سلطانش تو باشی

ولادت امام رضا هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت مبارک باد

أن الراحل الیک قریب المسافة

 

یا محسن یا مجمل 

یا منعم یا مفضل

لست اتَکِلُ فی النجاة من عقابک علی أعمالنا 

 

 بل بفضلک علینا 

 

لأنک أهل التقوی و أهل المغفره 

تُبْدئُ بالإحسان نعما و تعفو عن الذنب کرما

ای نیکو، ای نیکو بخش، ای نعمت ده، ای فزونی بخش

چنان نیست که من برای نجات از عقاب تو به کارهامان تکیه کنم

بلکه به فضلی که به ما داری تکیه زنم 

زیرا تو اهل تقوا و شایسته آمرزشی

آغاز کنی به احسان از روی نعمت بخشی و گذشت کنی از گناه از روی کرم

فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی

در راه عشق مرحله قرب و بعد نیست/ می بینمت عیان و دعا می فرستمت

روزی شخصی خدمت امیر المومنین علی علیه السلام می رود و می گوید:

یا امیر، بنده به علت مشغله زیاد نمی توانم همه دعاها را بخوانم چه کنم؟

حضرت علی علیه السلام فرمودند: خلاصه تمام ادعیه را به تو می گویم،

هر صبح که بخوانی گویی تمام دعاها را خوانده ای:

الحمدالله علی کل نعمه

خدای را سپاس می گویم برای هر نعمتی که من داده است

اسئل الله من کل خیر

و از خداوند درخواست می کنم هر خیر و خوبی را

و استغفرالله من کل ذنب 

و خدایا مرا ببخش برای تمام گناهانم

و  اعوذ بالله من کل شر 

و خدایا به تو پناه می برم از همه بدی ها 

بحارالانوار، جلد۹۱، صفحه ۲۴۲

أین الرجبیون؟

حلول ماه رجب، فصل روییدن جوانه‌های عاشقانه زیستن

و ماه شست‌وشوی دل و جان از زنگارهای گناه و غفلت

و آماده شدن برای ورود به ضیافت‌الله اعظم مبارک باد 

ماه رجب آمد با دعای « یا من ارجوه لکل خیر …» 

رجب آمد با روزه ها  و شب زنده داری هایش

رجب آمد با لیله الرغائب 

رجب آمد با ایام البیض و اعتکاف و دعای ام داوودش

.

.

.

رجب آمد تا ما  را به پیشواز ماه رمضان ببرد…

باده در دست سبو بود و نفهمید کسی / و محمد خود او بود و نفهمید کسی

حلول ماه ربیع الاول مبارک باد

شب، همان شب که سفر مبدا دوران می شد/ خط به خط باور تقویم، مسلمان می شد

شب همان شب که جهانی نگران بود آن شب / صحبت از جان پیمبر به میان بود آن شب

در شب فتنه، شب فتنه، شب خنجر ها / باز چاره علی بود نه آن دیگر ها

مرد، مردی که کمر بسته به پیکار دگر / بی زره آمده در معرکه یک بار دگر

تا خودِ صبح، خطر دور و برش می چرخید / تیغ عریان شده بالای سرش می چرخید

مرد آن است که تا لحظهی آخر، مانده / در شب خوف و خطر جای پیمبر مانده

باده در دست سبو بود و نفهمید کسی / و محمد خود او بود و نفهمید کسی

در شب فتنه، شب فتنه، شب خنجر ها / باز هم چاره علی بود نه آن دیگر ها 

دیگرانی که به هنگامه، تمرد کردند / جان پیغمبر خود را سپر خود کردند

بگذارید بگویم چه غمی حاصل شد / آیهی ترس برای چه کسی نازل شد

بگذارید بگویم، خطر عشق مکن / جگر  شیر نداری سفر عشق مکن

عنکبوت آیه ای از معجزه بر سر در دوخت / تاری از رشته ایمان تو محکم تر دوخت

چارده قرن به دل سوخته ام می دانی / مهر وحدت به لبم دوخته ام می دانی

باز هم یک نفر از درد به من می گوید / من زبان بسته ام و خواجه سخن می گوید:

«من که از آتش دل چون خم می در جوشم / مهر بر لب زده، خون می خورم و خاموشم»

 

تبریک ولادت پیامبر(ص) و امام جعفر صادق(ع)

 

چه هدیه ای دهم در این روز میلاد بهتر از صلوات بر محمد و آل محمد(علیهم السلام)

سالروز آغاز ولایت صاحب الزمان(ع) مبارک

 

هزارو صد و هفتاد و نهمین سال امامت امام زمان(ع) مبارک. آقاجان روسیاهم که 1110 سال به خاطر بی لیاقتی ما در پس پرده رفتید. آقا جان برای ما دعا کنید ما هم چنان چشم به راه آمدنتان هستیم.

تبریک حلول ماه ربیع الاول

شب اول ماه ربیع الاول، پیامبر (ص) که به اذن خداوند توسط جبرئیل از مکر مشرکان آگاه شدند و بر ایشان وحی شد که برای هجرت عازم شوند. در این هنگام پیامبر(ص)، امیرمومنان(ع) را فراخواند و فرمود: ای علی، جبرئیل بر من هبوط کرد و مرا آگاه نمود که قریش برای کشتن من گرد هم آمده اند و قطعا پروردگارم بر من وحی نمود که از قوم خود هجرت کنم و به سوی غار ثور در حالی که سیاهی شب مرا پوشانده است رهسپار شوم و هم او مرا امر نمود که تو را بر بیتوته ی بر بسترم امر نمایم تا با بودن تو در خوابگاه من اثر هجرت من از مشرکان مخفی بماند. حال تو چه می گویی و چه می کنی؟ علی(ع) عرض نمود آیا به واسطه بیتوته من، شما در آنجا سلامت خواهید بود؟ پیامبر(ص) فرمودند: بله! پس امیر مومنان(ع) تبسمی نمود و به شکرانه خبر پیامبر از سلامتش، خود را به حالت سجده بر زمین افکند و علی(ع) نخستین کسی بود که برای خدا سجده شکر کرد. پس هنگامی که سرش را بلند نمود عرض کرد: ای به فدای تو، بدانچه امر شدی اقدام فرما. پیامبر(ص) فرمود:پس در جایگاه من بخواب و روانداز حضرمی مرا بر خود بیانداز. من تو را آگاه می کنم که خداوند متعال اولیاء اش را به قدر ایمانشان و منزلتشان در دین امتحان می کند. پس شدید ترین مردم از حیث امتحانات الهی انبیا هستند، سپس اوصیای ایشان،سپس به همین ترتیب دیگران. پس خدا تو را ای پسر عمو و مرا امتحان نمود آن چنان که خلیلش ابراهیم و اسماعیل ذبیح را امتحان نمود….

1 2 4
 
مداحی های محرم